نام ها مهمّ نیستند، آن ادراکی که مُدرِک از خودْ در باب معنا و به بیانِ دقیق تر معنایِ خود می فهمد، مدرَکات دیگر را به همان وجه معنا خواهد کرد، لذا بی معنایی عالَم ریشه در بی معناییِ من دارد و بی معنایی من به تعبیر کسانی چون شوپنهاور به این دلیل است که پایان کار انسان، مرگ به معنای نابودی و عدم است. اولاً، فهم من از خود، علمی است حضوری؛ ثانیاً، میزان درک و فهم از خود به مرتبه وجودی «من» وابسته است.
به تعبیر دیگر، هرکس همان را می فهمد که در آن رتبه از وجود قرار دارد، بنابراین، مُدرِکی به نام من مُدرَکی به نام من را به همان مقدار و به همان ارزشی می شناسد که هست.
Volume : 3.6 M Byte
Notice: This file is usable only on SAMT bookreader application
تعداد صفحات نسخه دیجیتال : 248
بخش اول: کلیات
بخش دوّم: انسان شناسی قرآنی
بخش سوّم: انسان شناسی عرفانی
بخش چهارم: انسان شناسی فلسفی
بخش پنجم: انسان شناسی مدرن
بخش ششم: انسان و معنا در ساحت سنّت و مدرنیته